تضمین اشعار حافظ در مرثیه حر
حــر بـگفـتـا کـه شـهـا بـا غـم و آه آمـدهایـم
سـویـت ای خسـرو بیخیـل و سپـاه آمدهایم
رسـتــه ز ابـلـیـس بــه دربــار الــه آمـدهایــم
مـا بـدیـن در نـه پی حشـت و جـاه آمدهایـم
از بـد حادثـه اینجـا بـه پنـاه آمدهایـم
مــن و فـرزنــد ایــا سـبـط نـبــی فـخــر امــم
بـه طـفیـل تــو نـهــادیـم در ایــجـــاد قــدم
گـر بـغلطیـم بـه خـون در ره عشـق تـو چه غم
رهـرو مـنــزل عـشـقـیــم و ز ســرحـد عـدم
تـا بـه اقلیم وجود این همه راه آمدهایم
بـه خـداونـد کـه بـیـزارم از ایـن فـرقـه زشـت
زانـکـه از حـب ولای تــو مـرا بـود سـرشت
تخـم مهـرت ز ازل بـر دل مـن خـالـق گشـت
سبـزه خـط تــو دیـدیـم ز بـسـتــان بـهشـت
بـه طلب کـاری آن مهـر گیاه[1] آمدهایم
منـم آن کس کـه نمودم بـه تـو ظلـم اول بــار
ره گـرفتـم بـه تو ای پـادشـه بـیکس و یـار
شرمسـارم مـن از آن کــرده خــود بــا دل زار
آبــرو مـیرود ای ابــر خـطــاپــوش بـبــار
کـه بـه دیـوان عمل نـامه سیاه آمدهایم
گرچـه سر تا به قدم غرق به تقصیر و خطاست
لیک چشمم سویت ای خسرو اقلیم صفاست
گـر ببخشـی تـو گنـاه مـن دل خستـه رواسـت
لـنـگر حـلـم تـو ای کشتـی توفیق کجا است
کـه در ایـن بـحـر کـرم غرق گناه آمدهایم
[1]. مهر گیاه: گیاهی که هر که با خود داشته باشد مردم او را دوست دارند. این گیاه برگهایش همیشه رو به آفتاب است.
امام حسین علیه السلام(حضرت علی اکبر علیه السلام)
بـه ,ای ,تـو ,ز ,دل ,مـن ,در مرثیه ,حافظ در ,اشعار حافظ ,دیـوان عمل ,بـه دیـوان
درباره این سایت